روزهای تاریک

تو روز و روزگار من بی تو روزای شادی نیست ... تو دنیای منی اما ... به دنیا اعتمادی تیست ...

روزهای تاریک

تو روز و روزگار من بی تو روزای شادی نیست ... تو دنیای منی اما ... به دنیا اعتمادی تیست ...

ستاره ها همه سهیل شده اند

عقربه ها به قدری تنبل شده اند که تن به هیچ تنظیمی نمی دهند

تاق باز روی رخت بیخواب زمان دراز کشیده اند و

هی خمیازه می کشند…

دلتنگی هم آمده است خودش را

درست وسط سینه ام  جا کرده است

نمی دانم چرا حرفهایم

زیر بار شعر نمی روند

دستم به جایی نمی رسد

ستاره ها

همه سهیل شده اند…!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد